فصل اول: هجوم به خانۀ وحی

بحث اول: مقدمات هجوم

۱) تصمیم به هجوم:

روایت بلاذری:

بَعَثَ أَبُوبَكْرٍ عُمَرَ بْنَ الْخَطَّابِ إِلَى عَلِيٍّ حِينَ‏ قَعَدَ عَنْ‏ بَيْعَتِهِ‏ وَ قَالَ ائْتِنِي بِهِ بِأَعْنَفِ الْعُنْف‏.

ترجمه:

«هنگامی‌که علی(علیه السلام) از بیعت با ابوبکر کناره‌گیری کرد، ابوبکر عمربن‌خطاب را به سوی علی(علیه السلام) فرستاد و گفت: او را با سخت‌ترین تندی و عتاب به نزد من بیاور. [برای بیعت گرفتن]».

منابع شیعه:

۱- الشافی فی الامامه، شریف مرتضی (۴۳۶هـ ق) ج۳، ص۲۴۰؛

۲- تلخیص الشافی، شیخ طوسی (۴۶۰ هـ ق)، ص۷۵؛

۳- انوار الیقین، حسینی زیدی (۶۷۰هـ ق) ص۳۷۹؛

۴- غایة المرام، علامه بحرانی (۱۱۰۷ هـ ق) ج۵، ص۳۳۱؛

۵- بحار الانوار، علامه مجلسی (۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۳۸۸.

منبع اهل تسنن:

انساب الاشراف، بلاذری (۲۷۹هـ ق) ط. دارالمعارف قاهره: ج۱، ص۵۸۷ و ط. دارالفکر بیروت: ج۲، ص۲۶۹.

روایت ابن عبد ربه (م: ۳۲۸) و ابوالفداء (م: ۷۳۲)

(قال) ابوبكر: … إِنْ‏ أَبَوْا [عليك] فَقَاتِلْهُم‏.

ترجمه:

ابوبکر گفت: … اگر امتناع کردند با آنها بجنگ.

منابع شیعه:

۱- طرائف، سید بن طاووس، (۶۶۴ هـ ق)ص۲۳۹؛

۲- نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی (۷۲۶هـ ق) ص۲۷۱؛

۳- بحار الانوار، علامه مجلسی (۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۳۳۹؛

۴- الغدیر، علامه امینی ج۷، ص۷۷؛

۵- الکنی و الالقاب، محدث قمی، ج۱، ص۳۵۲.

منابع اهل تسنن:

۱- عقد الفرید ابن عبد ربه (۳۲۸هـ ق) چاپ دار الکتاب العربی: ج۴، ص۲۴۲ و چاپ مکتبة النهضة المصریة: ج۴، ص۲۵۹ و ط. آخر: ج۵، ص۱۳ و ط. آخر بمصر: ج۳، ص۶۳ (و عبارته هکذا : اِن ابیا (علی و العباس) فقاتلهما)؛

۲- المختصر فی اخبار البشر، ابوالفداء (۷۳۲ هـ ق) ط. دارالغرفة بیروت: ج۱، ص۱۵۶ و ط. قاهره مکتبة المبتنی، ص۱۶۵.

۲) جمع کردن هیزم

روایت مسعودی به نقل ابن ابی الحدید

قَالَ إبْن أبي الحَدِيدِ فِي شَرحِ نَهجِ البَلَاغِة: «قَالَ المَسعُودِي: وَ كانَ عُرْوَةُ بْنُ الزُّبَيْرِ يُعَذِّرُ أخَاهُ عَبْدَالله فِي حَصْرِ بَنِي هَاشِم فِي الشِّعْبِ، وَ جَمَعَهُ الحَطَبُ لِيُحَرِّقَهُمْ وَ يَقُولُ: إنَّمَا أرَادَ بِذَلِك ألَّا تَنْتَشِرُ الكَلِمَةَ، وَ لَا يَخْتَلِفُ المُسْلِمُونَ، وَ أن يَدْخُلُوا فِي الطَّاعَةِ، فَتَكُونُ الكَلِمَةُ وَاحِدَةً، كَمَا فَعَلَ عُمَرُ بنُ الخَطَّابِ بِبَنِي هَاشِمِ لَمَّا تَأَخَّرُوا عَنْ بَيْعُةَ أَبِى بَكْر، فَإنَّهُ أحْضَرَ الحَطَبَ لِيُحَرِّقَ عَلَيْهِمُ الدَّارَ.

ترجمه:

مسعودی می‌گوید: عروة بن زبیر، برادرش عبد الله [بن زبیر بن عوام] را در محاصرۀ بنی هاشم در شعب و جمع آوری هیزم برای آتش زدن آنان معذور می‌دانست و می‌گفت: او این کار را برای این کرد که تفرقه و پراکندگی ایجاد نشود و مسلمانان با هم اختلاف نکنند و آنان (بنی هاشم) نیز به اطاعت او در آیند و در نتیجه با هم متّحد شوند، همان‌طور که عمر بن‌ خطاب این کار را با بنی هاشم کرد، وقتی آنان (امیر مؤمنان علی علیه السلام و صدیقۀ طاهره علیها السلام) از بیعت با ابوبکر درنگ کردند.([۱])

  • تحریف اول :

کان عروة بن الزبير يعذر اخاه اذا جري ذکر بني هاشم و حصره اياهم في الشعب و جمعه لهم الحطب لتحريقهم و يقول انما اراد بذلک ارهابهم ليدخلوا في طاعته کما ارهب بنو هاشم و جمع لهم الحطب لاحراقهم اذ هم ابوا البيعة فيما سلف.

عروة بن زبیر برادرش را وقتی صحبت از ماجرای بنی هاشم و محاصره کردن او آنان را در دره و جمع آوری کردن او هیزم را برای آتش زدن آن ها به میان می‌آمد، معذور می‌دانست و می‌‌گفت: او این کار را کرد تا آنان را با ترساندن، به اطاعت از خود وادار کند، همان‌گونه که در قبل نیز بنی هاشم ترسانیده شدند و برای آتش زدنشان هیزم فراهم و جمع آوری شد، آن هنگام که آنان از بیعت با پیشینیان امتناع کردند. ([۲])

  • تحریف دوم:

وحدث النوفلي في كتابه في الأخبار، عن ابن عائشة، عن أبيه، عن حماد بن سلمة، قال: كان عروة بن الزبير يعذر أخاه إذا جرى ذكر بني هاشم وحَصْره إياهم في الشِّعْبِ وجمعه لهم الحطب لتحريقهم.

و يقول: إنما أراد بذلك إرهابهم ليدخلوا في طاعته• إذ هم أبوا البيعة فيما سلف، و هذا خبر لا يحتمل ذكره هنا، و قد أتينا على ذكره في كتابنا في مناقب أهل البيت و أخبارهم المترجم بكتاب حدائق الأذهان.

  • کتمان حقایق و دست بردن در منابع تاریخی، نشانه‌ای است گویا به اینکه متعصبان اهل سنت در قبال توجیه این جنایت، جواب قانعی نداشته‌اند و چاره ای جز به حذف این جمله از منابع تاریخی نیافته‌اند، و اما آنچه در اینجا حذف شده عبارت زیر است: «کَمَا أرْهَبَ بَنُوهَاشِم وَ جَمَعَ لَهُمْ الحَطَبَ لإحْرَاقِهِم»([۳])

روایت طبری:

عن ابي جعفر علیه السلام: «وَ ذَلِكَ‏ الْحَطَبُ‏ عِنْدَنَا نَتَوَارَثُه»‏

ترجمه:

از امام باقر علیه السلام: «آن هیزم (که از آتش زدن درب باقی مانده) نزد ما موجود است و آن را (به عنوان سند مظلومیت فاطمۀ زهرا (علیها السلام) از یک‌دیگر به ارث می‌بریم…»

منبع شیعه:

دلائل الامامة، طبری (قرن۴) ط.الغری: ص۲۳۸ و ط: مركز الطباعة والنشر في مؤسسة البعثة: ص۴۵۵.

۳) حرکت با آتش به سوی خانه

روایت شریف مرتضی:

إنَّ اَبَابَكْرَ أرْسَلَ إلی عَلِيٍّ [علیه السلام] يُرِيْدُ البَيْعَةَ، فَلَمْ يُبَايِع، فَجَاءَ عُمَرُ وَ مَعَهُ فَتِيْلَة [قَبَس] فَتَلَقَّتْهُ [فَلَقِيتْهُ] فَاطِمَةُ عَلَی البَابِ…

ترجمه:

ابوبکر، سراغ علی[علیه السلام] فرستاد تا از وی بیعت بگیرد ولی او بیعت ننمود؛ لذا عمر در حالیکه مشعل را به دست داشت آمد، و فاطمه[علیها السلام] او را بر درب خانه‌اش مشاهده کرد …

منابع شیعه:

۱- الشافی فی الامامة، الشریف المرتضی (۴۳۶ هـ ق) ج۳، ص۲۴۱؛

۲- غایة المرام، علامه بحرانی (۱۱۰۷هـ ق) ج۵، ص۳۳۱؛

۳- بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۸، ص۳۸۹ و قریب بهذا المضمون: ص۴۱۱؛

۴- الکنی و الالقاب، محدث قمی، ج۱، ص۳۸۷.

منبع اهل تسنن:

انساب الاشراف، بلاذری (۲۷۹هـ ق) ج۱، ص۵۸۶ و ط. دارالفکر:ج۲، ص۲۶۸ و فی مکتبة الشاملة: ج۱، ص۲۵۲.

روایت سید بن طاووس

… فَأَقْبَلَ عُمَرُ [بِشَيءٍ] بِقَبَسٍ مِنْ‏ نَارٍ عَلَى‏ أَنْ‏ يُضْرِمَ‏ عَلَيْهِمُ الدَّار…

ترجمه:

عمر با پاره‌ای از آتش پیش آمد تا خانه را به آتش بکشد…

منابع شیعه:

۱- طرائف، سید بن طاووس (۶۶۴هـ ق) ص۲۳۹؛

۲- کامل بهائی، شیخ عماد الدین الطبری (قرن۷) ص۳۰۷؛

۳- نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی (۷۲۶هـ ق) ص۲۷۱ قریب بهذا المضمون؛

۴- اثبات الهداة، حر عاملی (۱۱۰۴هـ ق) ج۳، ص۳۵۹؛

۵- احقاق الحق، التستری (۱۰۲۰هـ ق) ص۲۲۸ قریب بهذا المضمون؛

۶- بحار الانوار، علامه مجلسی، (۱۱۱۰ هـ ق) ج۲۸، ص۳۳۹ قریب بهذا المضمون؛

۷- الغدیر، علامه امینی، ج۷، ص۷۷.

منابع اهل تسنن:

۱- عقد الفرید، ابن عبد ربه (۳۲۸هـ ق) دارالکتب العلمیة بیروت: ج۵، ص۱۳ و فی المکتبة الشاملة ج۲، ص۷۳؛

۲- المختصر فی اخبار البشر، ابی الفداء (۷۳۲هـ ق) ج۱، ص۱۵۶ و فی المکتبة الشاملة، ج۱، ص۱۰۷.

۴) تهدید و فرمان به آتش زدن

روایت سلیم بن قیس:

… فَقَالَ أَبُو بَكْرٍ لِقُنْفُذٍ ارْجِعْ فَإِنْ خَرَجَ وَ إِلَّا فَاقْتَحِمْ [فَاهْجُم] عَلَيْهِ بَيْتَهُ فَإِنِ امْتَنَعَ‏ فَأَضْرِمْ‏ عَلَيْهِمْ‏ بَيْتَهُمُ النَّار…

ترجمه:

«… ابوبکر به قنفذ گفت: بازگرد به خانۀ علی علیه السلام اگر از خانه خارج شد که هیچ، وگرنه بر (خانۀ) او هجوم برید و اگر [از خروج برای بیعت] امتناع کرد خانه‌اش را به آتش بکشید…»

منابع شیعه:

۱- کتاب سلیم، سلیم بن قیس هلالی، (۹۰هـ ق) ص۱۵۱

۲- احتجاج، طبرسی، (۵۶۰هـ ق) ج۱، ص۱۰۹

۳- غایة المرام، بحرانی،(۱۱۰۷هـ ق) ج۵، ص۳۱۷

۴- بحار الانوار، علامه مجلسی(۱۱۱۰هـ ق)، ج۲۸، ص۲۸۳

روایت تفسیر امام عسکری علیه السلام و امالی شیخ مفید:

فَقَالَ عُمَرُ بْنُ الْخَطَّابِ أَضْرِمُوا عَلَيْهِمُ‏ الْبَيْتَ‏ نَاراً…

ترجمه:

پس عمر گفت: خانه را بر آنها آتش بزنید …

منابع:

۱- تفسیر امام عسکری، ص۱۰۸

۲- امالی، شیخ مفید، (۴۱۳هـ ق)ط. مطبعة الاسلامیه، ص۴۹

۳- غایة المرام، بحرانی، (۱۱۰۷هـ ق) ج۵، ص۳۳۴

۴- بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۲۳۱

روایت ابن قتیبه و طبری:

… فَقَالَ [عُمَرُ]: وَ اللَّهِ‏ لَأُحْرِقَنَّ‏ عَلَيْكُمْ‏ أَوْ لَتَخْرُجُنَّ إِلَى الْبَيْعَةِ

ترجمه:

عمر گفت: به خدا قسم یا برای بیعت بیرون می‌آیید یا خانه را به رویتان آتش می‌زنم.

منابع شیعه:

۱- طرائف، سید بن طاووس،(۶۶۴هـ ق) ص۲۳۸

۲- نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی،(۷۲۶هـ ق) ص۲۷۱

۳- احقاق الحق، تستری،(۱۰۲۰هـ ق) ص۲۲۸

۴- اثبات الهداة، حرعاملی،(۱۱۰۴) ج۳، ص۳۵۸

۵- بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۲۳۸. ۲۸/۲۳۸.

منابع اهل تسنن:

۱- امامة و السیاسة، ابن قتیبه(۲۷۶هـ ق) تحقیق زینی: ج۱، ص۱۹ و تحقیق شیری، ج۱، ص۳۰ (عبارت ابن قتیبه: والذي نفس عمر بيده لتخرجن أو لأحرقنها على من فيها)

۲- الامم و الملوک(تاریخ طبری)، محمد بن جریر طبری(۳۱۰هـ ق)، تحقیق نخبة من العلماء الاجلاء و فی المکتبة الشاملة موافق للمطبوع، ج۲، ص۴۴۳ و ط. مطبع الاستقامة بالقاهرة، ج۳، ص۱۹۸ و ط. آخر، ج۳، ص۲۰۲

۳- شرح نهج البلاغة، ابن ابی الحدید، (۶۵۶هـ ق) ج۲، ص۵۶ و ج۶، ص۴۸(با اختلاف کم)

۴- فلک النجاة، فتح الدین الحنفی، (۱۳۷۱هـ ق) ص۱۲۱

بحث دوم: مراحل و موارد هجوم

روایت یعقوبی:

وَ بَلَغَ اَبَابَكْرَ وَ عُمَرَ إنَّ جَمَاعَةً مِنَ المُهَاجِرِيْنَ وَالأنْصَارِ فَقَدِ اجْتَمِعُوا مَعَ عَلِيِّ بْنِ أبِي‌طَالِبِ فِي مَنْزِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ فَأَتَوْا فِي جَمَاعَةٍ حَتَّی هَجَمُوا الدَّارَ …

ترجمه:

«به ابابکر و عمر خبر رسید که عدّه‌ای از مهاجرین و انصار با علی‌ بن‌ ابیطالب علیه السلام در خانۀ فاطمۀ علیها السلام دختر رسول خدا اجتماع نموده‌اند پس (عمر) با جماعتی آمدند تا اینکه به خانه هجوم آوردند…»

منبع شیعه:

تاریخ یعقوبی، یعقوبی،(۲۸۴هـ ق) ج۲، ص۱۲۶.

منبع اهل تسنن:

به همین مضمون: سقیفه و فدک، جوهری،(۳۲۳هـ ق)، ص۷۲.

روایت مسعودی در اثبات الوصیة:

فَوَجَّهُوا إِلَى‏ مَنْزِلِهِ‏ فَهَجَمُوا عَلَيْه‏ …

ترجمه:

پس به سوی منزل او (امیرالمؤمنینعلیه السلام) شتافتند و بر او یورش بردند…

منابع شیعه:

۱- بحار الانوار، علامه مجلسی، (۱۱۱۰هـ ق)، ج۲۸، ص۳۰۸ ؛

۲- بیت الاحزان، محدث قمی، ص۱۳۱

روایت ابن قتیبه:

هجوم به خانه‌ی فاطمۀ زهرا علیها السلام بنا‌بر آنچه‌که ابن قتيبه ذکر نموده، دو مرتبه تکرار شده است:

هجوم اول در کلام ابن قتیبه:

إنَّ اَبَابَكْرَ تَفَقَّدَ قَوْماً تَخَلَّفُوا عَنْ بَيْعَتِهِ عِنْدَ عَلِيٍّ (علیه السلام) فَبَعَثَ اِلَيْهِمْ عُمَرَ فَجَاءَ فَنَادَاهُمْ وَ هُمْ فِي دَارِ عَلِيٍّ (علیه السلام) فَأَبَوا أن يَخْرُجُوا، فَدَعَا بِالْحَطَبِ، وَ قَالَ: وَالَّذِي نَفْسَ عَمَرَ بِيَدِهِ لَتَخْرُجَنَّ أو لَأَحْرُقَنَّهَا عَلَی مَنْ فِيهَا فَقِيلَ لَهُ: يَا أبَاحَفْصَ إنَّ فِيهَا فَاطِمَةَ. قَالَ: وَ إنْ! فَخَرَجُوا فَبَايِعُوا إلاّ عَلِياً(علیه السلام).

ابابکر گروهی را جویا شد که از بیعت با او تخلّف کرده و نزد علی(علیه السلام) می‌باشند. پس عمر را به سوی آنها فرستاد؛ عمر نزد آنها آمده و آنها را صدا زد و حال آنکه ایشان در خانه‌ی علی(علیه السلام) بودند.

ولی آنها از خارج شدن اباء و امتناع ورزیدند؛ پس عمر هیزم طلب کرد وگفت: به آن خدایی که جان عمر در دست اوست، یا از خانه خارج می‌شوید یا خانه را با تمام کسانی‌که در آن هستند می‌سوزانم.

به عمرگفته شد: ای اباحفص، فاطمه(علیه السلام) در این خانه است. عمر گفت: اگرچه [فاطمه(علیه السلام) در خانه باشد]. پس آن گروه خارج شده و با ابوبکر بیعت کردند جز علی(علیه السلام).

هجوم دوم در کلام ابن قتیبه:

فَأَتَى عُمَرُ أَبَا بَكْرٍ فَقَالَ لَهُ أَلَّا تَأْخُذَ هَذَا الْمُتَخَلِّفَ‏ عَنْكَ‏ بِالْبَيْعَةِ فَقَالَ أَبُو بَكْرُ لِقُنْفُذٍ (وَ هُوَ مَوْلًى لَهُ) اذْهَبْ فَادْعُ لِي عَلِيّاً … فَقَالَ عُمَرُ الثَّانِيَةَ لَا تَمْهَلُ هَذَا الْمُتَخَلِّفَ‏ عَنْكَ‏ بِالْبَيْعَةِ فَقَالَ أَبُو بَكْرُ لِقُنْفُذٍ عُدْ إِلَيْهِ فَقُلْ لَهُ خَلِيْفَةُ رَسُولِ الله يَدْعُوكَ لِتُبَايِعَ … ثُمَّ قَامَ عُمَرُ فَمَشَى مَعَهُ جَمَاعَةٌ حَتَّى أَتَوْا بَابَ فَاطِمَةَ [علیها السلام] فَدَقُّوا الْبَابَ فَلَمَّا سَمِعَتْ أَصْوَاتَهُمْ نَادَتْ بِأَعْلَى صَوْتِهَا يَا أبَتِ يَا رَسُولَ اللَّهِ مَا ذَا لَقِينَا بَعْدَكَ مِنِ ابْنِ الْخَطَّابِ وَ ابْنِ أَبِي قُحَافَةَ؟ فَلَمَّا سَمِعَ الْقَوْمُ صَوْتَهَا وَ بُكَاءَهَا انْصَرَفُوا بَاكِينَ وَ كَادَتْ قُلُوبُهُمْ تَنصَدَعُ وَ أَكْبَادُهُمْ تَنفَطَرُ وَ بَقِيَ عُمَرُ وَ مَعَهُ قَوْمٌ فَأَخْرَجُوا عَلِيّاً وَ مَضَوْا بِهِ إِلَى أَبِي بَكْرٍ فَقَالُوا لَهُ بَايِعْ. فَقَالَ[علیه السلام]: إِنْ لَمْ أَفْعَلْهُ فَمَهْ؟ قَالُوا: إِذاً وَ اللَّهِ الَّذِي لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ نَضْرِبُ عُنُقَك‏.

پس عمر نزد ابابکر آمد و به او گفت: آیا از این کسی که تخلف نموده بیعت نمی‌گیری؟ پس ابوبکر به قنفذ (و او مولای قنفذ بود) گفت: برو و علی(علیه السلام) را بخوان … برای بار دوم عمر گفت: به این کسی که از بیعت با تو تخلف نموده مهلت نده .

بعد ابوبکر به قنفذ گفت: برگرد به سوی او و به او بگو: خلیفه‌ی رسول‌الله(صل الله علیه و آله) تو را می‌خواند که با او بیعت کنی …

سپس عمر برخاست و گروهی با او حرکت کردند تا به درب خانه‌ی فاطمه(علیها السلام) رسیدند. پس درب را کوبیدند.

فاطمه(علیها السلام) چون صدای آنها را شنید با ندای بسیار بلند فرمود: ای پدر، ای رسول خدا، بعد از تو، از ابن‌خطاب و ابن‌ابی‌قحافه چه‌ها برسر ما آمد.

پس جمعی از آن گروه چون صدای فاطمه(علیها السلام) و گریه‌اش را شنیدند، بازگشتند در حالیکه اشک می‌ریختند ونزدیک بودکه دل‌هایشان از جا کنده شود و جگرهایشان پاره پاره شود.

ولی عمر با جمعی باقی ماند؛ پس آنها علی(علیه السلام) را از خانه بیرون کشیده و او را به سوی ابوبکر بردند، و به او گفتند: بیعت کن!

پس فرمود: اگر بیعت نکنم چه می‌کنید؟ گفتند: بنابراین قسم به خدایی که جز او خدایی نیست، گردنت را خواهیم زد.

منابع شیعه:

۱- بحارالانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۳۵۶

۲- الغدیر، علامه امینی، ج۵، ص۳۷۳.

منبع اهل تسنن:

امامه والسیاسة، ابن قتیبه (۲۷۶هـ ق) تحقیق شیرازی، ج۱، ص۳۰ و تحقیق زینی، ج۱، ص۱۹.

بحث سوم: کیفیت هجوم

۱) آتش زدن درب

روایت مسعودی در اثبات الوصیة:

… فَوَجَّهُوا إِلَى مَنْزِلِهِ‏ فَهَجَمُوا عَلَيْهِ‏ وَ أَحْرَقُوا بَابَهُ وَ اسْتَخْرَجُوهُ مِنْهُ كُرْها…

ترجمه:

… پس راه خانۀ علی[%] را در پیش گرفتند و به او یورش بردند، درب خانه‌اش را آتش زدند، و او را به زور بیرون کشیدند …

منابع:

بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۳۰۸.

منبع اهل تسنن:

اثبات الوصیه، مسعودی،(۳۴۶هـ ق) ص۱۵۵و ط. مرکز المصطفی: ص۱۲۴ و طبع آخر: ص۱۴۶.

روایت ابراهیم بن محمد ثقفی در الغارات:

رَوَى إِبْرَاهِيمُ بْنُ سَعِيدٍ الثَّقَفِيُّ عَنْ أَحْمَدِ بْنِ عَمْرٍو الْبَجَلِيِّ عَنْ أَحْمَدَ بْنِ حَبِيبٍ الْعَامِرِيِّ عَنْ حُمْرَانِ بْنِ أَعْيَنَ عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ: وَ اللَّهِ مَا بَايَعَ عَلِيٌّ حَتَّى‏ رَأَى‏ الدُّخَانَ‏ قَدْ دَخَلَ [عَلَیْه] بَيْتَهُ..

ترجمه:

امام صادق علیه السلام فرمودند: به خدا قسم علی علیه السلام بیعت نکرد تا این‌که دید دود داخل خانه‌اش شده است.

منابع شیعه:

۱- الشافی فی الامامه، شریف مرتضی، (۴۳۶هـ ق) ط. مؤسسة الصادق تهران، ج۳، ص۲۴۱ (به نقل از ابراهیم بن محمد ثقفی صاحب الغارات)

۲- تلخیص الشافی، شیخ طوسی،(۴۶۳هـ ق) ج۳، ص۷۶

۳- طرف، سید بن طاووس(۶۶۴هـ ق)، ص۳۹۲

۴- بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۳۹۰-۴۱۱

۲) فشار بین درب و دیوار

روایت بلاذری:

«إنَّهُ حَصَرَ فَاطِمَةَ فِي الباَبِ حَتَی اَسْقَطَتْ مُحْسِناً»

ترجمه:

عمر، فاطمه علیها السلام را چنان در میان در فشرد که محسن علیه السلام را سقط کرد.

منابع شیعه:

۱- صراط المستقیم، علی بن یونس العاملی،(۸۷۷هـ ق) ج۳، ص۱۲

۲- اثباة الهداة، حرعاملی، ج۳، ص۳۹۸

۳- شرح احقاق الحق، مرعشی نجفی، ج۲، ص۲۷۲

منبع اهل تسنن:

بلاذری(۲۸۹هـ ق) (علی ما فی اثبات الهداة ) ج۲، ص۳۷۰

۳) میخ در

روایت مقاتل بن عطیه:

«لَمَّا جَاءَتْ فَاطِمَةُ خَلْفَ البَابِ لِتَرُدَّ عُمَرَ وَ حِزْبَهُ، عَصَرَ عُمَرُ فَاطِمَةَ بَيْنَ الحَائِطِ وَالبَابِ عَصْرةً شَدِيدَةً قَاسِيَةً حَتَی اَسْقَطَتْ جَنِينَهَا وَ نَبَتَ مِسْمَارُالبَابِ فِي صَدْرِهَا …»

ترجمه: وقتی حضرت فاطمه پشت در آمد تا عمر و حزبش را برگرداند؛ عمر، فاطمه را بین در و دیوار به شدت فشار داد تا فرزندش سقط شد و میخ در، به سینۀ زهرا فرو رفت

منبع اهل تسنن:

مؤتمر علماء بغداد، مقاتل بن عطیه،(۵۲۵ هـ ق) ص۱۸۱.

۴) داخل شدن بدون اجازه به خانه

روایت یعقوبی:

وَبَلَغَ أَبَابَكرَ وَعُمَرَ أنَّ جَمَاعَةً مِنَ المُهَاجِرينَ وَالأنصَارِ قَد اجْتَمَعُوا مَعَ عَلِيَّ بنِ أبِي طَالِبٍ فِي مَنْزِلِ فَاطِمَةَ بِنْتِ رَسُولِ اللهِ، فَأَتُوا فِي جَمَاعَةٍ حَتَى هَجَمُوا الدَّارَ، وَخَرَجَ عَلِيٌّ وَمَعَهُ السِّيفَ، فَلَقِيه عُمَرُ، فَصَارَعَهُ عُمَرُ فَصَرَعُهُ، وَكَسَرَ سَيْفَهُ، وَ دَخَلُوا الدَّارَ فَخَرَجَتْ فَاطِمَةُ فَقَالَتْ: وَالله لَتُخْرِجَنَّ أو لَأكْشِفَنَّ شَعْرِي وَلَأعِجَنَّ إلَى الله!…

ترجمه: به ابابکر و عمر خبر رسید که عده‌ای از مهاجرین و انصار با علی‌بن‌ابیطالب در خانۀ فاطمه(علیها السلام) دختر رسول خدا(صلی الله علیه و آله) اجتماع نموده‌اند پس (عمر) با جماعتی آمدند تا اینکه به خانه هجوم آوردند و علی(علیه السلام) در حالی که شمشیری با او بود بیرون آمد و با عمر بر خورد نموده و عمر بر ایشان حمله نموده و ایشان را بر زمین زده و شمشیرش را شکست و آن‌ها (عمر با آن جماعت) داخل خانه شدند، پس فاطمه(علیها السلام) بیرون آمده و فرمودند: به خدا قسم باید از خانه‌ام خارج شوید یا (در پیشگاه خداوند) مویم را برهنه ساخته و به جانب او ناله و زاری می‌کنم.
تاریخ یعقوبی، یعقوبی،(۲۹۲هـ ق) ج۲، ص۱۲۶.

روایت متفق بین شیعه و اهل تسنن:

وَدِدْتُ (لَيتَنِي) أَنِّي‏ لَمْ‏ أَكُنْ‏ كَشَفْتُ‏ (فَتَّشتُ) بَيْتَ فَاطِمَةَ عَلَيْهَاالسَّلام (وَ تَرَكْتُهُ) …

ترجمه: (ابوبکر گفت:) دوست می‌داشتم (ای کاش من) نمی‌گشودم (تفتیش نمی‌کردم) خانۀ فاطمه(علیها السلام) را، (و خانۀ او را واگذاشته بودم)…

* عبارت فوق با تفاوت اندکی در این منابع موجود است:

منابع شیعه: الایضاح، ابن شاذان،(۲۶۰هـ ق) ص۱۶۰-۱۶۱؛ تاریخ یعقوبی، یعقوبی،(۲۸۴هـ ق) نشر فرهنگ اهل بیت: ج۲، ص۱۳۷ و طبع آخر: ج۲، ص۱۲۶؛ خصال، شیخ صدوق، (۳۸۱هـ ق) ص۱۷۲؛ تقریب المعارف، ابوصلاح حلبی،(۴۴۷هـ ق) ص۳۶۶-۳۹۷؛ تلخیص الشافی، شیخ طوسی،(۴۶۰هـ ق) ج۳، ص۱۷۰؛ مثالب النواصب، ابن شهر آشوب،(۵۸۸هـ ق) نسخه خطی: ۱۵۵؛ انوار الیقین، حسینی زیدی،(۶۷۰هـ ق) ص۱۲؛ تحفة الابرار، عمادالدین طبری، (قرن۷)؛ کامل بهائی، عمادالدین طبری، (قرن۷)، تحقیق صفدری قزوینی: ص۳۵۵ ؛ نهج الحق و کشف الصدق، علامه حلی، (۷۲۶هـ ق)، ص۲۶۵؛ منهاج الکرامة، علامه حلی، (۷۲۶هـ ق)، تحقیق عبد الرحیم مبارک: ص۱۸۰ – ۱۸۱ و ط. الحجر: ص۸۶؛ کشف المراد، علامه حلی، (۷۲۶هـ ق)، تحقیق حسن زاده آملی: ص۵۱۱ و تعلیق جعفر سبحانی: ص۲۰۳ و تحیق موسوی زنجانی، ص۴۰۳.

منابع اهل تسنن: جمهرة النسب، ابن کلبی، (۲۰۴هـ ق) ط. دارالیقضة العربیة دمشق: ج۲، ص۹۴؛ الاموال، ابن زنجویه، (۲۵۱هـ ق) فی المکتبة الشاملة: ج۱، ص۳۸۷؛ امامة و السیاسة، ابن قتیبة، (۲۷۶هـ ق) تحقیق شیری: ج۱، ص۳۶ و تحقیق زینی: ج۱، ص۲۴؛ تاریخ طبری، طبری، (۳۱۰هـ ق)، تحقیق نخبة من العلماء الاجلاء، ج۲، ص۶۱۹ و طبع آخر: ج۳، ص۴۳۰-۴۳۱ و ط. مؤسسۀ عزالدین بیروت: ج۳، ص۲۱۵؛ سقیفه و فدک، جوهری، (۳۲۳هـ ق)، تحقیق محمد هادی امینی: ص۴۳ و ط. مکتبة نینوا الحدیثة تهران: ص۷۳؛ عقد الفرید، ابن عبد ربه الاندلسی، (۳۲۸ هـ ق)، ط. مکتبة النهضة المصریة بیروت، ج۴، ص۲۶۸ و ط. آخر: ج۴، ص۲۵۰؛ مروج الذهب، مسعودی، (۳۴۶هـ ق) ط. بیروت: ج۲، ص۳۱۷ و ط. آخر: ج۲، ص۳۰۱-۳۰۲؛ معجم الکبیر، طبرانی، (۳۶۰هـ ق) ط. داراحیاء تراث العربی: ج۱، ص۶۲؛ تاریخ مدینة الدمشق، ابن عساکر،(۵۷۱هـ ق) تحقیق علی شیری، ج۳۰، ص۴۱۹ – ۴۲۲؛ الاحدیث المختارة، ضیاء الدین الحنبلی،(۶۴۳هـ ق)، ج۱۰، ص۸۸- ۹۰؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید،(۶۵۶هـ ق)، ج۲، ص۴۶-۴۷ و ج۶، ص۵۱؛ میزان الاعتدال، ذهبی،(۷۴۸هـ ق) تحقیق علی محمد البجاوی: ج۳، ص۱۰۹؛ سیر اعلام النبلاء، ذهبی،(۷۴۸هـ ق) ج۲، ص۶۱۹؛ تاریخ الاسلام، ذهبی،(۷۴۸هـ ق)، عهدالخلفاء الراشدین ط. دارالکتب العربی: ج۳، ص۱۱۷– ۱۱۸؛ جامع المسانید و السنن، ابن کثیر دمشقی، (۷۷۴هـ ق)، ج۱۷، ص۶۵؛ مجمع الزوائد، هیثمی،(۸۰۷هـ ق) نشر دار الکتب العلمیة: ج۵، ص۲۰۳؛ لسان المیزان، ابن حجر عسقلانی، (۸۲۵هـ ق) ط. مؤسسة اعلمی: ج۴، ص۱۸۹؛ مسند فاطمة الزهراء، سیوطی، (۹۱۱هـ ق)، ط. حیدر آباد: ص۱۷و ط. مؤسسة الکتب السقافیة بیروت: ص۳۴-۳۵؛ کنزالعمال، متقی هندی، (۹۷۵هـ ق)، طبع مؤسسة الرسالة: ج۵، ص۶۳۱؛ ضعفاء الکبیر، عقیلی، فی المکتبة الشاملة: ج۷، ص۱۱۷.

۵) سیلی

روایت صدوق:

عَنِ النَّبِي قَالَ: أَبْكِي‏ مِنْ‏ ضَرْبَتِكَ‏ عَلَى‏ الْقَرْنِ وَ لَطْمِ فَاطِمَةَ خَدَّهَا.

ترجمه: پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) فرمودند: (یا علی) گریه می‌کنم از ضربت بر فرق تو و سیلی بر گونۀ فاطمه(علیها السلام) …

منابع شیعه: امالی، شیخ صدوق،(۳۸۱هـ ق)، ص۱۹۷؛ مناقب آل ابی طالب، ابن شهر آشوب(۵۸۸هـ ق)، ج۲، ص۵۲؛ ذوب النضار، ابن نما حلی،(۶۴۵هـ ق)، ص۱۱؛ اثبات الهداة، حر عاملی(۱۱۰۴هـ ق)، ج۱، ص۲۸۱؛ بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۵۱ و ج۴۴، ص۱۴۹.

روایت شیخ مفید:

عن الصادق:… فَقَالَ (عمر) هَلُمِّيهِ‏ إِلَيَّ‏ فَأَبَتْ‏ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ … ثُمَّ لَطَمَهَا فَكَأَنِّي أَنْظُرُ إِلَى قُرْطٍ فِي أُذُنِهَا حِينَ نُقِفَت‏…

ترجمه: از امام صادق(علیها السلام) نقل شده: عمر به حضرت زهرا(علیها السلام) گفت: نامۀ رد فدک را به من بده، حضرت از دادن نامه امتناع کردند… سپس عمر، سیلی به صورت او زد؛ گویا می‌بینم که (بر اثر سیلی او) گوشواره از گوشش بر زمین افتاد.

منابع شیعه: اختصاص، شیخ مفید،(۴۱۳هـ ق)، ص۱۸۵؛ بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۹، ص۱۹۲.

۶) لگد

حدیث مفضل:

قال الصادق ( للمفضّل ) :… وَ لَا كَيَوْمِ‏ مِحْنَتِنَا بِكَرْبَلَا وَ إِنْ كَانَ كَيَوْمِ السَّقِيفَةِ وَ إِحْرَاقِ الْبَابِ عَلَى أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ وَ فَاطِمَةَ وَ الْحَسَنِ وَ الْحُسَيْنِ وَ زَيْنَبَ وَ أُمِّ كُلْثُومٍ وَ فِضَّةَ وَ قَتْلِ مُحَسِّنٍ بِالرَّفْسَةِ لَأَعْظَمُ [وَ أعْظَمْ وَ اَدْهَی] وَ أَمَرُّ لِأَنَّهُ أَصْلُ يَوْمِ العَذَابِ [الْفِرَاشِ].

ترجمه: امام صادق(علیه السلام) به مفضل فرمودند: … هیچ روزی همچون مصیبت ما، در کربلا نیست؛ اگرچه روز سقیفه و آتش زدن درب خانۀ امیرالمؤمنین(علیه السلام) حسن وحسین و فاطمه و زینب و امّ‌کلثوم و فضه و قتل محسن(علیهم السلام) در اثر لگدی که به شکم مادرش زدند بزرگ‌تر و ناگوارتر و تلخ‌تر است، چراکه آن روز، اصل روز عذاب است…

منابع شیعه: هدایة الکبری، خصیبی،(۳۳۴هـ ق)، ص۴۱۷؛ نوائب الدهور، علامه میر جهانی، ص۱۹۴.

روایت شیخ مفید:

فَقَالَ (عمر): هَلُمِّيهِ‏ إِلَيَ‏ فَأَبَتْ‏ أَنْ تَدْفَعَهُ إِلَيْهِ فَرَفَسَهَا بِرِجْلِهِ وَ كَانَتْ حَامِلَةً بِابْنٍ اسْمُهُ الْمُحْسِنُ فَأَسْقَطَتِ الْمُحْسِنَ مِنْ بَطْنِهَا

ترجمه: عمرگفت: نامۀ فدک را به من بده! حضرت زهرا(علیها السلام) از دادن نامه به عمر امتناع کرد. عمر، لگدی به فاطمه(علیها السلام) زد، در حالیکه او باردار بود به پسری که نامش محسن(علیه السلام) بود و در اثر آن لگد، محسن(علیه السلام) را سقط کرد …

منابع شیعه: اختصاص، شیخ مفید، (۴۱۳هـ ق)، ص۱۸۵؛ بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۱۰هـ ق) ج۲۹، ص۱۹۲؛ و با اختلاف کم: وفاة الصدیقة، عبدالرزاق مقرم، ص۷۸.

روایت ذهبی و ابن حجر:

إنَّ عُمَرَ رَفَسَ فَاطِمَةَ حَتَی اَسْقَطَتْ بِمُحْسِنٍ …

ترجمه: عمر با لگد به فاطمه کوبید که به این جهت محسن را سقط کرد

منبع شیعه: طرف، سید بن طاووس(۶۶۴هـ ق)، ص۳۹۸.

منابع اهل تسنن: میزان الاعتدال، ذهبی،(۷۴۸هـ ق)، ج۱، ص۱۳۹؛ سیر اعلام النبلاء، ذهبی، (۷۴۸هـ ق) ج۱۵، ص۵۷۸؛ لسان المیزان، ابن حجرعسقلانی(۸۲۵هـ ق)، ج۱، ص۲۶۸.

۷) تازیانه

روایت مقاتل بن عطیه:

فَـألتَفَتَ عُمَرُ إلَی مَـنْ حَولَهُ وَ قَـالَ: إضْرِبُـوا فَاطِمَةَ فـَانْهَالَتِ السِّيـَاطُ عَلَی حَبِـيبَةِ رَسُولِ اللهِ…

ترجمه: عمر به اطرافیانش رو کرد و گفت: فاطمه(علیها السلام) را بزنید! پس تازیانه‌ها بر حبیبۀ رسول خدا فرود آمد
منبع شیعه: مؤتمر علمای بغداد، مقاتل ابن عطیة(۵۲۵هـ ق)، ص۱۳۵-۱۳۷.

روایت سلیم بن قیس:

فَرَفَعَ‏ السَّوْطَ فَضَرَبَ‏ بِهِ ذِرَاعَهَا فَصَاحَتْ يَا أَبَتَاه‏…

ترجمه: … عمر تازیانه را بلند کرد و بر بازوی فاطمه(علیها السلام) کوبید. در آن هنگام فاطمه (در مقام استغاثه) فریاد زد: ای پدر…

منابع شیعه: کتاب سلیم، سلیم بن قیس هلالی،(۹۰هـ ق) ص۳۸۷ ؛ بحار الانوار، علامه مجلسی،(۱۱۱۰هـ ق) ج۲۸، ص۲۹۹ و ج۴۳، ص۱۹۷.

روایت طبرسی در احتجاح:

فَضَرَبَهَا قُنْفُذٌ بِالسَّوْطِ عَلَى عَضُدِهَا فَبَقِيَ أَثَرُهُ فِي عَضُدِهَا مِنْ ذَلِكَ مِثْلُ الدُّمْلُوجِ مِنْ ضَرْبِ قُنْفُذٍ إِيَّاهَا…

ترجمه: پس قنفذ با شلاق بر بازوی آن بانو کوبید و اثر آن بر بازوی او مثل بازوبند باقی ماند …

منابع شیعه: احتجاج، طبرسی،(۵۶۰هـ ق)، ج۱، ص۱۰۹؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۸، ص۳۱۷ و به همین مضمون: ج۴۳، ص۱۹۸.

۸) غلاف شمشیر

روایت سلیم بن قیس:

فَرَفَعَ السَّيْفَ‏ وَ هُوَ فِي‏ غِمْدِهِ‏ فَوَجَأَ بِهِ جَنْبَهَا فَصَرَخَتْ… فَرَفَعَ السَّوْطَ فَضَرَبَ بِهِ ذِرَاعَهَا فَصَاحَتْ يَا أَبَتَاهْ…

ترجمه: …عمر، شمشیرش را که در غلاف بود بلند کرد و به پهلوی فاطمه زد، فاطمه ناله‌ای زد و صدا زد: ای پدر…

منایع شیعه: کتاب سلیم، سلیم بن قیس هلالی(۹۰هـ ق)، ص۳۸۷؛ کامل بهائی، عماد الدین الطبری، (قرن۷) قریب به این مضمون: ۳۰۸؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۸، ص۲۹۹ و ج۴۳، ص۱۹۷.

روایت طبری در دلائل الامه:

(امام صادق علیه السلام فرمود): وَ كَانَ‏ سَبَبُ‏ وَفَاتِهَا أَنَ‏ قُنْفُذاً مَوْلَى عُمَرَ لَكَزَهَا [نَکَزَهَا] بِنَعْلِ السَّيْفِ بِأَمْرِه‏.

ترجمه:… علّت شهادت فاطمه(علیها السلام) این بود که قنفذ، غلام عمر، به دستور اربابش با سر غلاف شمشیر به او زد …

منابع شیعه:دلائل الامامه، محمدبن جریرطبری، (قرن۴) ص۱۳۴؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۴۳، ص۱۷۰.

۹) شمشیر

…فَقَالَ لَهُ المِقدَادُ: ذَهَبَتْ بِنْتُ رَسُول الله وَ كَانَ الدَّمُ يَخْرُجُ مِنْ ظَهْرِهَا … بِسَبَبِ ضَرْبِكَ لَهَا بِالسَّيفِ وَالسَّوطِ …

ترجمه: مقداد به عمر گفت: دختر رسول خدا۶ به سبب ضربه‌ی شمشیر و تازیانه‌ی تو، در حالی‌که خون از کمرش جاری بود از دنیا رفت …

منبع شیعه: کامل بهائی، عمادالدین طبری(قرن۷)، ص۳۱۴.

 

۱۰) جسارت‌های زبانی

روایت مفضّل:

[قالَ الصَّادِقُ لِمُفَضَّل]: … فَقَالَ لَهَا عُمَرُ دَعِي‏ عَنْكِ‏ يَا فَاطِمَةُ حُمْقَاتِ النِّسَاءِ فَلَمْ يَكُنِ اللَّهُ لِيَجْمَعَ لَكُمُ النُّبُوَّةَ وَ الْخِلَافَة…

ترجمه: امام صادق(علیه السلام) به مفضل فرمودند: … عمر به او گفت : فاطمه! حماقت زنانه را از خودت دور کن! خداوند نبوّت و خلافت را برای شما در یک‌جا جمع نکرده است…

منابع شیعه: هدایة الکبری، خصیبی(۳۳۴هـ ق) ص۴۰۷ (به این عبارت: دَعِي‏ عَنْكِ‏ يَا فَاطِمَةُ حَمَاقَةَ النِّسَاءِ فَكَمْ يَجْمَعُ اللَّهُ لَكُمُ النُّبُوَّةَ وَ الرِّسَالَةَ)؛ حلیة الابرار، بحرانی، ج۲، ص۶۶۸؛ ۳- بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۵۳، ص۱۹.

روایت طبری در دلائل الامامه:

…فَلَمَّا سَمِعَ اَبُوبَكَرُ خُطْبَتَها شَقَّ عَلَيْهِ مَقَالَتُهَا فَصَعِدَ المِنْبَرَ وَ قَالَ: أَيُّهَا النَّاسُ! مَا هَذِهِ الرِّعَةُ إِلَى كُلِّ قَالَةٍ! أَيْنَ كَانَتْ هَذِهِ الْأَمَانِيُّ فِي عَهْدِ رَسُولِ اللَّهِ؟ … إِنَّمَا هُوَ ثُعَالَةٌ شَهِيدُهُ‏ ذَنَبُهُ‏، مُرِبٌّ بِكُلِّ فِتْنَة…

ترجمه: پس چون که ابوبکر خطبۀ فاطمه(علیهاالسلام) [هنگام اعتراض به ردّ فدک] را شنید، گفته‌های فاطمه(علیهاالسلام)، بر او سنگین تمام شد، لذا بر منبر رفت و گفت: ای مردم، این چه سست عنصری است که در برابر هر سخنی که می‌شنوید از شما می‌بینم؟ این ادّعاها وآرزوها در زمان رسول خدا(صلی الله علیه و آله) کجا بود؟ … به درستی‌که او [علی علیه السلام] روباه مادّه‌ای است که شاهدش دم اوست. او برپاکنندۀ هر فتنه‌ای است. ( )
[ابوبکر می‌خواست بگوید که حضرت علی(علیه السلام) برای فتنه به پا نمودن، حضرت فاطمه(علیهاالسلام) را جلو انداخته و او را شاهد حقّانیت خود قرار داده].

عین این عبارت یا قریب به آن، در اسناد زیر آمده است:
منابع شیعه: دلائل الامامه، ابو جعفر محمد بن الطبری(قرن۴)، ص۱۲۳؛ بحار الانوار، علامه مجلسی، ج۲۹، ص۳۲۶
منابع اهل تسنن: سقیفه و فدک، ابوبکر جوهری،(۳۲۳هـ ق)، تحقیق شیخ محد هادی امینی: ص۱۰۴؛ شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید(۶۵۶هـ ق) ج۱۶، ص۲۱۴-۲۱۵.

ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ

[۱]. شرح نهج البلاغه، ابن ابی الحدید (۶۵۶ هـ ق) ج۲۰، ص۱۴۷.

[۲]. مروج الذهب، مسعودی (۳۴۶هـ ق) چاپ بولاق، ۱۲۸۳ هـ ق: ج۲، ص۷۹ و چاپ الازهریه، ۱۳۰۳ هـ ق: ج۲، ص۷۲ و ط. دار الرجاء، مصر، قاهرة ۱۳۵۷ هـ ق: ج۳، ص۲۴ و چاپ دار الحجرة- قم: ج۳، ص۷۷ و چاپ میمنیه: ج۳، ص۸۶.

[۳]. مروج الذهب، مسعودی (۳۴۶هـ ق) فی المکتبة الشاملة: ج۱، ص۳۸۱.

پاسخی بگذارید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *